نــــــه اسلام ، نــــــه قرآن
جــــانـــم فــــدای ایــــــــــران
گاهشمار کتابهای ممنوعه
جون 2023
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
چگونگی دانلود کتابها
تمام کتابهای ممنوعه این کتابخانه رایگان بوده و در آپلودسنترهای رایگان بارگذاری شده اند. کتابهای ممنوعه افزون بر اینکه دارای لینک پایدار و مستقیم برای دانلود هستند، در سایتهای MediaFire و 4shared نیز بارگذاری شده اند. بنابراین چنانچه با فیلترشکن و پروکسی از وبلاگ بازدید میکنید و نمیتوانید کتابها را با لینک مستقیم دانلود کنید، لینک کمکی کتابها را بدون فیلترشکن از سایتهای اشاره شده باز کنید تا به آسانی قابل دانلود باشند:
از قرن ها پیش، در مبارزه طولانی و بی امان بین سیاهی و روشنایی در کشور ما، جبهه سیاهی ها تمام نیروهای زور و زر و اختناق را در اختیار داشته، همانگونه که امروز هم دارد، و در جبهه روشنایی ایرانیانی آزاده و وطن پرست بوده و همواره هستند که با دست حالی ولی با توشه ای از میهن پرستی، آزادگی و نوبینی، برپاخاسته اند. سرکردگی این نبرد بی امان را در یک جبهه «جهل، حماقت و واپسگرایی» به عهده دارد و در جبهه دیگر «فرشته نگهبان فرهنگ ایران». در این مبارزه مرگ و زندگی ایرانیان شکست هایی چند را در رویارویی خود با عمامه داران دیروز و امروز کشورشان تحمل کرده اند ولی هرگز نبرد نهایی سرنوشت ساز را نباخته اند و تردیدی نیست که اینبار هم همبستگی ایرانیان با فرهنگ پر افتخارشان پیروزی نهایی را از آن آنان خواهد کرد.
فاجعه امروز ایران، به همراه انبوه نابسامانی هایی که برای ملت ما ببار آورده، این امتیاز را نیز داشته است که برای نخستین بار در درازای 1411 سال، مافیای عمامه داری را که مسوول اصلی بخش اعظم این نابسامانی ها است در میدان مسوولیت، مستقیما رویاروی ملت ایران قرار داده است و مفهوم این رویارویی این است که این بار خود این مافیا، با در دست گرفتن همه اهرم های قدرت، جوابگوی جنایت ها و خیانت ها و فسادها و ویرانگری هایی است که توسط او انجام گرفته و میگیرد. در چنین شرایطی، وظیفه سنگین و در عین حال شرافتمندانه کسانی از افراد جامعه ما که در خط روشنگری قدم برمیدارند این است که با اقتدا به تلاش پیروزمندانه و نجات بخش اندیشمندان فروغ جهان مسیحیت در سده های هجده و نوزده که همه ترقیات مادی و معنوی جهان پیشرفته غرب در دو سه قرن گذشته و در حال حاضر مدیون آنان است پرونده تبهکاری سازمان یافته هزار و چهار صد ساله این مافیای عمامه دار را برای طرح در دادگاه داوری ملی و در دادگاه داوری تاریخ در اختیار نسل سازنده ایران فردا گذارند تا اینبار با صدور حکم نهایی، برای همیشه به عمر این طولانی ترین مافیای تاریخ پایان داده شود، بی آنکه دیگر فرصتی برای تقیه و به دنبال آن تجدید سازمان، بدان داده شود.
کتاب «خدا احمق ها را دوست دارد» نوشته «مجید محمدی»
تاملاتی در چارچوب دین شناسی تحلیلی و انتقادی ادیان ادعا می کنند که خدایشان همه را دوست دارد، اما پندار، گفتار و کردار آنها نشان می دهد که برخی را بیش از همه دوست دارد و از برخی نیز دل خوشی ندارد. در این میان احمق ها جایگاه ویژه ای دارند. احمق ها به راحتی به سخنان رهبران دینی اعتماد می کنند، علم تجربی و عقل را برای سرراست نگاه داشتن ایمان به حالت تعطیل یا نیمه تعطیل در می آورند و اخلاق را به مرخصی فرستاده و به جایش شریعت را می نشانند. آنها منتقدان را برای همیشه اخراج و از دین برگشتگان را حذف می کنند. احمق ها چند هزار سال است که باور می کنند چون با خرد نمی خواند، ادعاهای توخالی را مورد پرسش قرار نمی دهند، افسانه ها را به جای حقیقت می خرند، امور عادی و زمینی را مقدس می شمارند و در برابر سوار شدن قدرت بر اسب دین خود هلهله می کنند. آنها چشم خود را بر این واقعیت می بندند که دین و خدا و ایمان هم مخلوقات بشری و مشمول سموم و آفات آنها هستند. با این حال چرا خدا نباید عاشق احمق ها باشد؟
در این کتاب ریشه های رویدادهای گذشته میهنمان از نسکها و نگاشته های نویسندگانی که نامشان آورده میشود بررسی و گردآوری شده است. الواقدی، البلاذری، جرجی زیدان، ابن خلدون، یاقوت ابن عبدالحکم، طبری، ابن الثیر، عبدالله السبیتی، ابن قتیبه، مسعوی، محمود شلبی، دکتر احمد شلبی. و سبب های شکست ارتش توانمند ایران از نیروهای تازیان مورد بررسی قرار گرفته است که چگونه قومی برهنه از پیراهن تمدن، خونخواره و بربری آمدند و میهن ما را چپاول کردند و زن و فرزند و مال و منال ما را به غارت بردند آنگاه نشستند و بر سر سفره خیراتی که از آب و خاک ما چپاول کرده بودند با یکدیگر جنگیدند. گاهی این گروه سر آن دسته و یارانش را طبق سنت تازیان بریدند و گاهی آن گروه سر این گروه و دستگانش را به پیروی از همان سنت دیرینه خود بریدند. در این گیر و دار از مردم ایران که فرهنگ و خرد و مال و ناموس و هستی خود را باخته بودند موجود عجیب الخلقه ای پدید آمد که برای بدست آوردن لقمه ای نان صدقه، می بایست امروز نوکری این گروه را بکند و برای مرگ و میر آنها به سرو سینه بکوبد.
کتاب «انگیزه زبونی، دیدگاهی تازه درباره اسلام» نوشته «سلطان ملک»
ملت ایران در طول تاریخ خود، پیوسته و پیوسته با فرمانروایانی خودکامه سروکار داشته است. فرمانروایانی که بر جان و مال و ناموس او مسلط بودند. در چنان محیطهایی مردم ایران برای حفظ خود از آسیب خودکامگان یا ناخواسته دست به چاپلوسی و تملق میزدند و یا دهانها را میبستند و در درون خود به داوری و اندیشیدن میپرداختند و رای نهایی را درون خود نگه داشته ولی این درونگرایی یک سود بزرگ داشت و آن این بود که مغز خود را به کار و فعالیت وامیداشتند و آنچه را که نمیتوانستند بگویند، در دادگاه مغز و اندیشه خود به داوری آزاد میگذاردند و رای این دادگاه را میپذیرفتند. اجتماع به ظاهر خاموش بود ولی در دادگاه مغز مردم، غوغایی از انتقادها و اعتراضها و پرخاشها موج میزد. در برار قتواهای ملاهای بی سواد ولی بی رحم و خودخواه هیچ اعتراضی بروز نمیکردو اوضاع به ظاهر آرام بود. همین آرامش به آخوند و ملا میدان میداد تا هر خرافه و یاوه و سخن پوچی که بر دهانشان می آمد بالای منبرها و در مدرسه های دینی بگویند. از خاموشی مردم استفاده کنند و بر حجم دروغ ها و سخنان بی پایه و روایات دروغ خود بیافزایند.
پیوند زناشویی یک پیوند سپنتای مشترک بین یک زن و مرد آزاده بوده و آنها در هنگام برگزاری این پیمان باید تعهد کنند که یک زندگی مشترک و سعادت فرجام را در کنار یکدیگر با شادی و پیروزی بسر آورند، ولی در فرهنگ زشت اسلامی، این تعهد بر پایه واژه هایی که مفهوم بغل خوابی و خرید و فروش تن و اعضای زشت آنرا دارد انجام میگیرد. از دگر سو، ازدواج یک پدیده اجتماعی است نه دینی. هرگاه قرار بود ازدواج یک پدیده دینی بشمار رود، پیروان هر دینی ثمره های ازدواج خود را شرعی و مشروع و فرآورده های ازدواج سایر ادیان را غیر شرعی و نامشروع به شمار می آورند و این امر سبب شکاف و اختلاف پایه ای و دایمی بین پیروان مذاهب گوناگون و مشروعیت وجود آنها و ستیز ملت های مختلف جهان با یکدیگر میشود.
کتاب «نقش دین و متولیان آن در تاریخ اجتماعی ایران» نوشته «مهرا ملکی»
کتاب حاضر دربرگیرنده پژوهشی است در تاریخ اجتماعی ایران با توجه به نقش دین پس از حمله اعراب به کشورمان و نتایج ویرانگر این یورش و پسرفت های اجتماعی و گسست فرهنگی ایرانیان با فرهنگ و مدنیت گذشته خود و چگونگی استقرار اسلام در ایران. آنچه مسلم است اسلام در ایران اساسا بر اساس قهر و خشونت، قتل عام گسترده، ایجاد ترس و وحشت و از طریق انواع فشارهای اجتماعی و خصوصا اقتصادی (مانند خراج و جزیه) مستقر گردید. قرآن تاکید میکند: هرکس غیر از اسلام از دین دیگری پیروی کند از وی پذیرفته نیست (آل عمران آیه 85)، یا با کسانی که به خدا ایمان ندارند و یا با کسانی که پیرو دین خویش اند حتی با آنان که کتاب داشته اند پیکار کنید تا اسلام را بپذیرند یا با حقارت و ذلت جزیه بپردازند (توبه آیه 29).
کتاب «ناگفته هایی از مکتب شیعه» نوشته «عبدالحسین حسینی»
از زمان شکل گیری نظام ولایت آخوندی و پیاده کردن نظریه مخوف و وهمی ولایت فقیه، عملا کثیری از مردم ایران از صحنه سیاست کنار زده شدند و هر کدام با نام مشخص، منسوب به گروهی شدند که رژیم، آن ملت را خودی نمیدانست و جمع کثیری از آنها را اعدام کرد و یا در جریان قتل های زنجیره ای ترور شدند. آنان با استفاده از شیعه گری و آیات و روایات، سالیان است که بر مردم میتازند و اموال آنان را به غارت میبرند. حتی کسانی که خارج از کشور بودند از مصیبت رژیم ایران بی امان نبودند. در این میان رژیم به هرکسی که مخالف خودش فکر میکرد رحم نمیکرد. کشتارهای بی حد و مرزی که در سطح جهان و هرج و مرجی که راه انداخته اند ریشه در تفکر شیعه گری دارند. برای مشخص شدن تفکر تکفیری آنها کافی است سری به روایات آنها در کتاب الکافی بزنیم. باید دانست که تفکر انتحار و کشتار چه جایگاهی در اسلام و بویژه در شیعه دارد. حکومت کنونی شیعه برگرفته از افسانه هایی است که کلینی و مجلسی در کتب خود آورده اند و در واقع میشود گفت که تشکل شیعه ابتدای کار نیز به هدف حکومت داری شکل گرفت و این چیزی غیر قابل انکار است.
متولیان ادیان ابراهیمی، چنان انسان ها را میان مثلث موسی و عیسی و محمد، قطعه قطعه کرده اند که هیچ فردی، شعور و هویتش را بدون یکی از این سه تحمل نمی کند. ادیان، دروغ های یاوه تاریخ را به صورت کتابی مدون عرضه کرده اند تا آدم ها را قانع کنند که استعداد زیادی برای فریب خوردن دارند. هیچ دین آسمانی نمی تواند بدون متوسل شدن به افسانه ها و اسطوره ها و شمشیر، احکام خود را ماندگار کند. ادیان ابراهیمی با موجه جلوه دادن مفاهیم غیر عقلانی که ریشه در تربیت اخلاق عوام دارد، همواره حضور خود را در خرد جمعی توده های جاهل با روایت افسانه هایی که از مکانی نامرئی آورده شده اند، تقدس آسمانی خود را جار می زنند و جان آدمیان را در طول تواریخ، قربانی توجیه های غیر عقلانی خویش کرده اند.
اعتقاد به مبانی کتب ادیان به اصطلاح مقدس هیچ زمان نخواهند گذاشت تا تو به لذت فهمی در شعور انسانی خود نایل آیی. داده های دینی امری قطعی و لایتغیر است. هیچ قطعیتی، شعور ترا تربیت نخواهد کرد. خدایی که با متوسل شدن به زور سعی دارد نقص خلقت خود را و احکام خود ساخته ای را برای رفع آن نقایص به نوع بشر تحمیل نماید، بطور قطع یک جایش لنگ می زند. ادیان ابراهیمی به قدری باورهای غیر عقلانی و بی پایه و اساس و مهمل در اذهان آدمیان فرو کرده اند که برای زدودن هر باوری تمامی عمر یک انسان فرهیخته و آگاه در ارتباط با آن مهملات کفایت نخواهد کرد.
کتاب «از بغداد به مرو» نوشته «کارل هاینس اولینگ» ترجمه «ب بی نیاز (داریوش)»
بازخوانی تاریخ اسلام از آخر به آغاز
آنجا که همه چیز به جزمیت دینی گرفتار می آید، نمی توان از علم و پژوهشهای علمی سخن به میان آورد. دینی که خود را کامل و جامع بخواند، طبیعیست دینهای دیگر را تحمل نکند و تنها خود را حقیقتِ مطلق بداند. در همین راستاست که اسلام در بدویتِ فکری خویش «علم دین» را به علم جهانِ واقع گسترش دهد و در سنگر آن به مبارزه با هرگونه بینش علمی بپردازد. علم دین، آنچه که مسلمانان بر آن نظر دارند، در واقع به جهان سنتِ اسلام محدود است، علمیست که به پدیدههای دین اسلام می پردازد، و در این راه مجاز به خروج از چهارچوب تفکر حاکم بر اسلام نیست، شک در آن گناه شمرده می شود، پرسشگری بر نمی تابد و بر دادههای قرآن استوار است. جدال حاکمان جمهوری اسلامی با دانشگاه به عنوان نماد جهان نو و علوم اجتماعی در همین رابطه قابل بررسی است. عالم نیز در اسلام به کسی گفته می شود که آگاه بر علوم دینی باشد و نه بیش از این. در «پژوهشهای تاریخی بررسی حقانیت دینی» جایی ندارد، می نویسد «هیچ دینی از آسمان نازل نشده، همه ادیان از ادیان پیشین خود سرچشمه می گیرند» و این امر برای اسلام نیز متصور است. «واقعیت روشنگری این امکان را برای مسیحیت فراهم کرد تا خود را با مدرنیته تطبیق بدهد و برای انسان مدرن و امروزی قابل هضم کند. اگر اسلام بخواهد به بقای خود در جوامع باز ادامه بدهد، همین گام برای آن نیز اجتنابناپذیر است.
کتاب «نگاهی دیگر به فرایند اسلامیشدن ایران» نوشته «ب. بینیاز (داریوش)»
هدف از این کتاب طرح پرسشهای نوینی است که همگی بر اساس مدارک ملموس و واقعی شکل گرفتهاند و روایات اسلامی را که دویست سال پس از «هجرت» نوشته شدهاند به چالش میکشانند. هرکس که امروزه اندکی با علم جرمشناسی آشنا باشد، میداند که ضعیفترین حلقه در فرآیند جرمشناسی، «شاهدها» هستند. روایات اسلامی نیز بر اساس گفتههای «شاهد»ها استوار شده و آنهم دست کم دو سده پس از قدرتگیری عربها. اینکه چرا اسلامشناسی از اوایل سدهی بیستم و بویژه پس از جنگ جهانی دوم از مسیر علمی خود خارج گردید، خود مبحثی جداگانه است که میباید آن را در مناسبات سیاسی – اقتصادی جهانی بررسی کرد ولی میتوان خوشبینانه گفت که ما در آینده با مدارک تازهای روبرو خواهیم شد که میتوانند بر آغازِ ناروشن اسلام پرتوافکنی کنند. ما نمیدانیم که «حقیقت» تاریخ آغازین اسلام کجا قرار دارد، ولی میدانیم در آن جایی نیست که روایات اسلامی برای ما به ارث نهادهاند.
کتاب «آغاز اسلام از اوگاریت به سامره» نوشتهی «فلکر پپ» ترجمه «ب. بینیاز (داریوش)»
تاریخ شکلگیری اسلام یکی از پیچیدهترین کلافهای تاریخی در منطقهی خاور نزدیک و میانه بوده و هست. مسیحیت شرق بیش از چهار سده در ایران ساسانی تثبیت شده بود. عربهای سُریانی که اکثرن عربهای به اجبار کوچ داده شده بودند، نمایندگان این جریان مسیحیت بودند، آنها بیش از چهار سده در قلمرو ایران ساسانی با ایرانیان در همزیستی به سر میبردند. همین عربها که بعضی از مورخان به آنها عربهای ساسانی میگویند توانستند به همراه همکیشان ایرانی خود طی دو شکست بزرگ ایران از بیزانس در سالهای 622 میلادی در ارمنستان و 627 میلادی در نینوا جانشین پادشاهان ساسانی بشوند و تاریخ ایران پساساسانی را رقم بزنند. فرآیند شکلگیری ادیان، چه ادیان چند خدایی و چه تکخدایی، بدون شناخت از گذشتهی آنها درکناپذیر است. بدون شناخت از استورههای دینی سومری، بابلی و مزدایسنایی، شناسایی دین یهود ناشدنی است. فقط با مطالعهی این پیشزمینههای تاریخی- استورهای است که میتوان به قدمتِ مفاهیمی مانند بهشت (پرادِیزه ایرانی/پردیس)، توفان نوح (داستان گیلگمش)، قوانین موسا (حمورابی) و غیره در انجیل عهد قدیم پی برد. اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست. حدود 200 سال پس از قدرتگیری عربها، وقایعنگاران اسلامی یک تاریخ رستگاری برای آیندگان ساخته و پرداختند که برای تشخیص عناصر تاریخی از غیرتاریخی باید «صبر ایوب» داشت. ما بازتاب این شکیبایی، پیگیری و باریکبینی را در این اثر فولکر پپ میبینیم. همانگونه که پژوهشگران روشنگر سه سدهی گذشته «پیچ و مُهره»های یهودیت و مسیحیت را از هم باز کردند و تک تک اجزا را زیر ذرهبین بردهاند، پپ نیز چنین کرده است.