نــــــه اسلام ، نــــــه قرآن
جــــانـــم فــــدای ایــــــــــران
گاهشمار کتابهای ممنوعه
جون 2023
ش
ی
د
س
چ
پ
ج
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
چگونگی دانلود کتابها
تمام کتابهای ممنوعه این کتابخانه رایگان بوده و در آپلودسنترهای رایگان بارگذاری شده اند. کتابهای ممنوعه افزون بر اینکه دارای لینک پایدار و مستقیم برای دانلود هستند، در سایتهای MediaFire و 4shared نیز بارگذاری شده اند. بنابراین چنانچه با فیلترشکن و پروکسی از وبلاگ بازدید میکنید و نمیتوانید کتابها را با لینک مستقیم دانلود کنید، لینک کمکی کتابها را بدون فیلترشکن از سایتهای اشاره شده باز کنید تا به آسانی قابل دانلود باشند:
کتاب «امپراتوری های اصول عقاید» نوشته «استوارت سیم» ترجمه «بهمنیار«
کوشش این کتاب این است که باورهای بدون چون و چرا بر فرهنگ جهانی چیره شده و کارآمدترین راه برای رویارویی با آن بکارگیری شک گرایی، روشن اندیشی و پیوسته پرسیدن و با دودلی کاویدن می باشد. تا هنگامی که در این راه پیش نرویم زندگی دموکراتیک ما از سوی خشک مغزان پخش کننده باورهای جزمی و بدون چون و چرا تهدید می شوند. در نظم کنونی جهان، ما در برابر گونه ای آرایش نظامی هستیم که میتوان آنرا امپراتوری های باور یا اعتقادات نامید. این امپراتوری ها، سازمان ها و گروهای چیره و سلطه گر با رهبرانی نیرومند و تمرین فرمانروایی بر مردم عادی، با نیرو و زمان فراوان و گسترده ای سرمایه گذاری نموده تا بتوانند فرمان دهند که انسان ها چگونه باید اندیشیده، مصرف کرده و رفتار کنند.
کتاب «رساله درباره سه شیاد؛ موسی، مسیح، محمد» نوشته «پل هانری تیری، بارون دولباخ» ترجمه «حمید محوی»
ترسی که در انسان ها محرک و مولد اعتقاد به خدا بود دین را نیز به وجود آورد و سپس حضور فرشتگان ناپیدا به ذهنشان راه یافت و تصور کردند که این موجودات مسئول خوشبختی و یا بدبختی آنان هستند. با چنین تخیلاتی بود که از واقعیت عینی و خرد صرفنظر کردند و خدایانی را که زاییده توهماتشان بود مسئول سرنوشت خود پنداشتند. بذر دین به معنای ترس و امید در آرزومندی ها و اعتقادات متنوع نزد انسانها جوانه زد و به گسترش اعتقادات عجیب و غریب بیشماری انجامید که سبب الاسباب بسیاری از دردها و رنجها و بسیاری از انقلاب هایی است که در کشورها به وقوع می پیوندد. احترامات و درآمدهای کلانی که به روحانیت کلیسایی یا وزارتخانه های خدا اختصاص داده اند، بلند پروازی ها و خست مردان حیله گری را برانگیخته است که می دانند چگونه از ناآگاهی مردم سوء استفاده کنند و مردم به اندازه ای در دام آنان افتاده اند که روحانیت حیله گر خیلی ساده و راحت دروغهایشان را در دود عود می پیچند و حقیقت را به چشم حقارت می نگرند.
کتاب «پایان ایمان» نوشته «سام هریس» ترجمه «بهمنیار»
پایان مذهب، آدمکشی و روزهای در پیش خرد
جهان از دیدگاه اسلام به دو بخش «خانه ی جنگ» و «بیت اسلام» تقسیم میشود و این لقب دومی باید روشن سازد که چه تعداد از مسلمانان باور دارند که تفاوت آنها با غیر هم دین ها، سرانجام گشوده و ذوب میشود. درحالیکه بدون شک برخی از مسلمانان میانه رو بوده و تصمیم به نادیده گرفتن جنگجویی غیرقابل فسخ دین خود دارند، اسلام دین کشورگشایی بوده و این موضوع غیرقابل انکاری است. تنها آینده ی قابل تصور برای مسلمانان بسیار مذهبی به عنوان مسلمان آینده ای است که همه ی کفار یا اسلام آورده، مقهور شده یا کشته شوند. آن ویژگی اسلام که بیشترین مشکل و دشواری را برای غیر مسلمانان به همراه داشته و روضه خوان های اسلام زحمت فراوانی برای پنهان ساختن آن میکشند، اصل جهاد است. جهاد، فراخوانی واضح برای تسخیر جهان است. آیات و احادیث بسیاری در اینباره میتوان یافت و اسلامگراها پیوسته به عنوان توجیه یورش به کفار و مرتدان به آنها استناد میکنند.
کتاب «تربیت آزاد اندیشان» نوشته «دیل مک گاون» ترجمه «بهمنیار»
راهنمای کاربردی برای پرورش کودکان فارغ از اصول مذهبی
تربیت دینی و غیر دینی براستی همانند هم نیست. تفاوت های ژرفی در این دو زمینه وجود دارد، منظور فضایی است که تربیت دینی و تربیت غیر دینی در آن رخ میدهد. هم پدر و مادران سکولار و هم والدین مذهبی میتوانند کودکانی تربیت کنند که برای پرسشگری بدون ترس و واهمه، اندیشیدن انتقادی، زیر پرسش کشیدن مرجعیت، رد اندیشه گناه و همچنین رد بد شمردن شک ارزش قائل باشند. ولی بنیادهای اصلی آزاد اندیشی مشوق این ارزشها بوده و از آنها پشتیبانی میکند در حالیکه ریشه اصلی دین چنین ارزشهایی را نفی می نماید. یکی خودش را بر آن استوار میداند؛ دیگری با ابروهای در هم کشیده مخالف آن است. یکی از نقاط قوت تربیت غیر دینی این هست که میتواند بدون نیاز به پوزش خواهی چندین ارزش انسانی کلیدی را به کار بست، ارزشهایی که دین به طور سنتی از آنها در هراس بوده و آنها را سرکوب کرده است. پذیرش با میل این ارزشها به پدران و مادران اجازه میدهد که از ناسازگاری درون دینی دوری کرده، در پرتو دانش همراه با کودکان خویش کنکاش کرده و به عنوان بالاترین رسالت انسانی از پرسیدن و شک کردن لذت برده و تنها با محبت و عاشقانه رقابت کنند.
کتاب «از بغداد به مرو» نوشته «کارل هاینس اولینگ» ترجمه «ب بی نیاز (داریوش)»
بازخوانی تاریخ اسلام از آخر به آغاز
آنجا که همه چیز به جزمیت دینی گرفتار می آید، نمی توان از علم و پژوهشهای علمی سخن به میان آورد. دینی که خود را کامل و جامع بخواند، طبیعیست دینهای دیگر را تحمل نکند و تنها خود را حقیقتِ مطلق بداند. در همین راستاست که اسلام در بدویتِ فکری خویش «علم دین» را به علم جهانِ واقع گسترش دهد و در سنگر آن به مبارزه با هرگونه بینش علمی بپردازد. علم دین، آنچه که مسلمانان بر آن نظر دارند، در واقع به جهان سنتِ اسلام محدود است، علمیست که به پدیدههای دین اسلام می پردازد، و در این راه مجاز به خروج از چهارچوب تفکر حاکم بر اسلام نیست، شک در آن گناه شمرده می شود، پرسشگری بر نمی تابد و بر دادههای قرآن استوار است. جدال حاکمان جمهوری اسلامی با دانشگاه به عنوان نماد جهان نو و علوم اجتماعی در همین رابطه قابل بررسی است. عالم نیز در اسلام به کسی گفته می شود که آگاه بر علوم دینی باشد و نه بیش از این. در «پژوهشهای تاریخی بررسی حقانیت دینی» جایی ندارد، می نویسد «هیچ دینی از آسمان نازل نشده، همه ادیان از ادیان پیشین خود سرچشمه می گیرند» و این امر برای اسلام نیز متصور است. «واقعیت روشنگری این امکان را برای مسیحیت فراهم کرد تا خود را با مدرنیته تطبیق بدهد و برای انسان مدرن و امروزی قابل هضم کند. اگر اسلام بخواهد به بقای خود در جوامع باز ادامه بدهد، همین گام برای آن نیز اجتنابناپذیر است.
کتاب «آغاز اسلام از اوگاریت به سامره» نوشتهی «فلکر پپ» ترجمه «ب. بینیاز (داریوش)»
تاریخ شکلگیری اسلام یکی از پیچیدهترین کلافهای تاریخی در منطقهی خاور نزدیک و میانه بوده و هست. مسیحیت شرق بیش از چهار سده در ایران ساسانی تثبیت شده بود. عربهای سُریانی که اکثرن عربهای به اجبار کوچ داده شده بودند، نمایندگان این جریان مسیحیت بودند، آنها بیش از چهار سده در قلمرو ایران ساسانی با ایرانیان در همزیستی به سر میبردند. همین عربها که بعضی از مورخان به آنها عربهای ساسانی میگویند توانستند به همراه همکیشان ایرانی خود طی دو شکست بزرگ ایران از بیزانس در سالهای 622 میلادی در ارمنستان و 627 میلادی در نینوا جانشین پادشاهان ساسانی بشوند و تاریخ ایران پساساسانی را رقم بزنند. فرآیند شکلگیری ادیان، چه ادیان چند خدایی و چه تکخدایی، بدون شناخت از گذشتهی آنها درکناپذیر است. بدون شناخت از استورههای دینی سومری، بابلی و مزدایسنایی، شناسایی دین یهود ناشدنی است. فقط با مطالعهی این پیشزمینههای تاریخی- استورهای است که میتوان به قدمتِ مفاهیمی مانند بهشت (پرادِیزه ایرانی/پردیس)، توفان نوح (داستان گیلگمش)، قوانین موسا (حمورابی) و غیره در انجیل عهد قدیم پی برد. اسلام هم از این قاعده مستثنا نیست. حدود 200 سال پس از قدرتگیری عربها، وقایعنگاران اسلامی یک تاریخ رستگاری برای آیندگان ساخته و پرداختند که برای تشخیص عناصر تاریخی از غیرتاریخی باید «صبر ایوب» داشت. ما بازتاب این شکیبایی، پیگیری و باریکبینی را در این اثر فولکر پپ میبینیم. همانگونه که پژوهشگران روشنگر سه سدهی گذشته «پیچ و مُهره»های یهودیت و مسیحیت را از هم باز کردند و تک تک اجزا را زیر ذرهبین بردهاند، پپ نیز چنین کرده است.
کتاب «بیخدایی برای تازه کارها» نوشته «دکتر دیل مگ کاون» ترجمه «بهمنیار»
اندیشه نبود خدا یک اندیشه شگفت انگیز است. بیشتر مردم در زمان کودکی و در هنگام رشد شنیده اند که وجود خدا دیگر پرسش به شمار نیامده و هیچ چیز دیگری نمی تواند وجود این گیتی پیچیده و شگفت انگیز را توضیح دهد ولی در گذر سده ها برخی از انسانها همیشه به این نتیجه گیری که خدایی هست شک داشته و برخی حتا به این اندیشه قانع کننده ی استوار رسیده که انسانها خدا را آفریده و وارونه آن نبوده است. بسیاری از مردم گمان می کنند که بیخدایی، اندیشه ای معاصر است ولی ناباوری دینی در واقع تاریخ بلند و دلچسبی داشته، درست همانگونه که یک طلبه ی مسیحی میخواهد درباره شمار اندکی از رویدادهای مهم رخ داده در 2000 سال پیش بداند، شخصی هم که درک بهتری از بیخدایی میخواهد به همان صورت نیاز به دانستن پیشینه دست کم 30 سده یا بیشتر رویدادهایی دارد که بر بیخدایی گذشته است.
کتاب «خدا بزرگ نیست» نوشته «کریستوفر هیچنز» ترجمه «بهمنیار»
چگونه دین همه چیز را زهرآگین میکند
دین خشن، غیر عقلانی، متعصب و همچنین یاور نژاد پرستی، قبیله گرایی، حماقت و بلاهت و دشمن آزادی عقاید و تحقیر کننده زنان و زورگو نسبت به کودکان است. دین آغاز جهان و انسان را به اشتباه معرفی میکند. دین بدون دلیل منطقی تفاضای سرکوب خصوصیات طبیعی انسان را دارد. دین افراد را به سوی خشونت و پیروی کورکورانه میکشد. دین به طور علنی و خصمانه، مخالف تحقیق آزاد و بی طرف است.
کتاب «خدا، انگاره ی ورشکسته» نوشته «ویکتور ج استنگر» ترجمه «بهمنیار»
چگونه دانش روشن می سازد که خدایی وجود ندارد
نخستین گامی که باید برداشته شود این است که روشن کنیم این دین ها تنها نامی متفاوت دارند، آنها همه سر و ته یک کرباس هستند. یکتاپرستی بزرگترین آفتی است که کره زمین تاکنون دیده است، نمیتوان نترسید که اگر رژیم ایران از میان برود، کشوری دیگری جای آن را نگیرد. نمیتوان نترسید که مسیحیان اروپایی ترورهای دینی، ترورهای انتحاری به راه نیندازد. بی گمان، به گونه ی دقیق درباره ی خدای یهودی-ترسایی-اسلامی روشنگری نشده است. نه تنها نگرش های ناهمسانی از بودن خدا در میان این سه دین هست، بلکه در میان هر دین، میان الهیات دانها و غیر روحانی های باورمند و همچنین در میان فرقه های این دین ها نیز ناهمسانی هایی پیدا میشود. به طور کلی زمانی که ما هیچ گواه یا فرنود و دلیل دیگری برای باور کردن شماری از هستی ها نداریم، میتوانیم به خوبی مطمئن باشیم که آن هستی یا وجود، نیست. ما هیچ گواه برای پا گنده، غول زشت برفی و هیولای لاک نس نداریم، ولی باور نمیکنیم که آنها وجود داشته باشند. اگر ما هیچ گواه و فرنود یا دلیل های دیگری برای بودن الله نداشته باشیم، پس میتوانیم به خوبی مطمئن باشیم که خدایی در کار نیست.
کتاب «حقیقت درباره محمد» نوشته «رابرت اسپنسر» ترجمه «علی رنجبر و حمیدرضا عبدالحی»
محمد، بنیانگذار نامتسامح ترین دین جهان
مسلمانان پس از سالها زندگی در فضای مذهبی و یادگیری قرآن، هنگامی که با ارجاع به متون اصلی قرآن و سنت با حقایق و واقعیات اسلام روبرو می شوند، ابتدا با ناباوری آنرا انکار می کنند. حقایقی مانند اینکه پیامبر اسلام در قرآن و حدیث، نه تنها هیچ تسامح و تطابقی بین مسلمانان و غیرمسلمانان ایجاد نکرده، بلکه تنها تخاصم بوجود آورده است و از مفاهیم مدرن تسامح و همزیستی مسالمت آمیز بسیار دور است. اینکه گفتار و کردار محمد، مسلمانان را به ارتکاب اعمال خشونت آمیز در طی هزار و چهارصد سال تا اکنون برانگیخته است. اما آیا این واکنش دلیلی جز این می تواند داشته باشد که تنها آنچه را از اسلام به ما گفته اند که دوست داشته ایم بشنویم؟ بنابراین بهتر است مسلمانان معتقد، کتاب را با نگاهی انتقادی و بدون خشم و تعصب مطالعه کرده و برای یکبار هم که شده بدون اتکا به کلی گویی های بی ثمر، ارتباط اصول اخلاقی با احکام اسلامی را بررسی کنند. این کتاب مبتنی بر منابع معتبر اسلامی است، منابعی که خود مسلمانان بدان باور داشته و احکام شریعت را از همانها استخراج می کنند. بنابراین قضاوت با شماست که آیا این دین را با اصول اخلاقی و شان انسانی خویش در توافق می بینید یا خیر.
کتاب «زوال جهان اسلام» نوشته «حامد عبدالصمد» ترجمه «ب بی نیاز (داریوش)»
چه ما اسلامدوست باشیم یا اسلامستیز، چه بین اسلام و اسلامگرایی فرق بگذاریم یا نگذاریم، به محض اینکه از اسلام یا مسلمانان سخن به میان میآید، بلافاصله در ذهن ما شهیدان عملیات انتحاری مجسم میشوند که میخواهند به بهشت بروند تا به ۷۲ حوری باکره خود برسند؛ به محض شنیدن نام اسلام ما به یاد اعدام در ملاء عام میافتیم، به یاد زنان حجابدار در برقه، چادر و عبا، به یاد دختر بچههایی میافتیم که ختنه شده یا قربانی قتلهای ناموسی میشوند، به یاد متعصبینی میافتیم که خشم خود را علیه کاریکاتورهایی بیرون میریزند که حتا یک بار آنها را ندیدهاند چه برسد به اینکه آنها را درک کرده باشند. ممکن است این تصورات ما از اسلام و مسلمانان برای اکثریت مسلمانان بیانصافی باشد ولی این تصورات ساخته و پرداختهی ذهن ما نیست، زیرا اسلامی که خود را به عنوان دین صلح معرفی میکند، هیچگونه تصویر صلحجویانهای از خود ارایه نمیدهد. اسلام در رابطه با کفار، چه در صفوف خود و چه در صفوف ادیان دیگر، کشش معینی به خشونت دارد. ما شاهد زوال دین اسلام هستیم که هیچ پاسخ سازندهای به پرسشهای زندگی مدرن ندارد و نه تنها اسلام قدرتمند نیست بلکه به سختی بیمار است و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی درحال عقبنشینی است. خشونت دینی، اسلامیکردن فزایندهی عرصهی عمومی و اصرار بیمارگونه بر نشان دادن نمادهای اسلامی، فقط واکنشهای عصبی این عقبنشینی هستند. اینها نشانگر آن است که مسلمانان اعتماد به نفس و آزادی عمل ندارند. رفتار و کردار مسلمانان به رنگآمیزی مأیوسانهی خانهای میماند که در آستانهی فروریزی است. به راستی جهان امروز اسلام چه چیزی که به درد بشریت بخورد از خود به جا میگذارد؟ خدمات جهان اسلام در حوزهی دانش، هنر و معماری چیست؟ این پرسش با «هیچ» یا «کم» پاسخ داده میشود. آنچه که از تاریخ تفکر اسلامی باقی مانده، یک بینادگرایی سازشناپذیر و غیرقابل انعطافی است که دیگر نمیتواند در جهان مدرن دوام بیاورد. آنچه از تاریخ تفکر اسلامی باقی مانده است فقط یک کف روشنفکرانه از تعصب دینی سازشناپذیر است که دیگر توانایی زندگی در این جهان مدرن را ندارد و این کف، پیش از آنکه برای همیشه محو شود، با خروشی جنونوار و خشم مأیوسانهای برای آخرین بار سطح آب را میپوشاند.
کتاب «ارزش و خوبی در جهان بیخدا» نوشته «اریک ج. ویلنبرگ» ترجمه «بهمنیار»
نیازی نیست گفته شود بزرگ ترین درد کنونی ما این است که کمابیش همه ی مردم شیعه هستند. این، بردباری برای شنیدن انتقاد در جامعه را اگر هیچ نکند، بسیار کم می کند. هیچ کدام از این انسانها فکر نمی کنند میلیاردها انسان دیگر هستند که هیچ گاه نامی از علی، حسین یا دیگر تازیان به گوش آنها نخورده و بسیار سرفرازتر زندگی می کنند. پرستش دیوانه وار این امامان از زمان نه چندان دور، از زمان صفویه، در ایران به راه افتاده است. باری یکی دیگر از دشواری های بزرگ ایران اخلاق است، دشمنان ما، کسانی که بیخدا را بی اخلاق می دانند توضیح های قرون وسطی ترسایی را هر روز در رسانه ها بلغور می کنند. اراجیف باقی مانده از دنیای ترسایی که حتا برای ترسایان امروزی جهان نیز خنده دار می باشد. چون چنین است و چون باور این سه دین کمابیش همانند است، پس خواندن این کتاب برای کسانی که در پی پاسخ برای گزاره های اسلام گرایان هستند، بدردخور می باشد. دینداران ناآگاه هستند و تاریخ گواه است که بودن خدا نه تنها کسی را دارای خوبی اخلاق نکرده بلکه چند هزار سال است که دین و خدا پروانه ی همه ی بزه های دنیا را صادر می کنند. دیدیم که در ایران اخلاق شده است خواندن حدیث هایی که از تازیان بجا مانده است. برای درمان یک کتاب که درباره ی اخلاق باشد و اخلاق را نخواهد در آینه حدیث ببیند، اخلاق را غیر از نیکی کردن به پدر و مادر آموزش دهد و چشمگیرتر، اخلاق را تنها در پی حوری دویدن و اراجیف تازیان بداند، ندیدیم. گمان کنیم خدایی نیست. آیا این بدین چم است که زندگی انسان بدون معنا است، و اندیشه بد و خوب، درستکاری و بدکاری، خوبی و بدی جایی نداشته، و هیچ ناگزیری اخلاقی نیست- پس مردم هرچه خواستند، می توانند انجام دهند؟ اریک ج. ویلنبرگ باور دارد چنین دیدگاهی سراسر نادرست است، و در این کتاب می گوید چرا. وی می گوید حتی اگر خدا نباشد، زندگی انسان دارای معنی هست، ناگزیری های اخلاقی داریم، و می شود درستکار بود.
کتاب «جهان بیخدا» نوشته «دیوید مایلز» ترجمه «بهمنیار»
جنگ های زرگری که ادیان ابراهیمی برای بیشتر نمودن پیروان خویش به راه انداخته اند، ترفند رنگ و رو رفته ای است. در واقع این دین ها دشمن انسان و دانش او بوده و با سر و صدا تنها خود را درست دانسته و مانده را نادرست می نامند. آنها دوستان بند کیف انسان هستند. سرانجام این دین ها همگی در برابر دانش و بیخدایی فرو خواهند ریخت ولی پیش از آن باید بدانیم همه ی آنها دشمنی یگانه در برابر دانش و آزادی اندیشه هستند. همچنین اسلام برای اینکه بردگان بیشتری برای خویش دست و پا کند برگشت از مرگ را روحی و جسمی میداند، تا تازیان خوشی جنسی را به همینگونه که در اینجا دارند، آنجا هم داشته باشند. بی گمان از سی سال پیش، قرون وسطی در ایران آغاز گردیده است و اربابان مسجد نیز می دانند دانش انسانی دشمن بزرگی برای کلیسا و مسجد و کنیسه است و در کوشش برای برنامه ریزی دانش انسانی (علوم انسانی) هستند. این کتاب برای بی بار نمودن برنامه های این اندیشه شوم بازرگانان مسجدی می باشد.