سلسله مقالات «امام زمان به چه کار فقها می آید» نوشته «اکبر گنجی»
زمامداران حاکم بر ایران، شاید نقد باورهای اصلی دین را برتابند، اما طلب دلیل بر وجود امام زمان را بر نمی تابند، چرا که حیات و ممات آنان وابسته و متکی بر این باور بلادلیل است. روحانیون حاکم بر ایران با اتکا بر این باور، مردم ایران را به اسارت گرفته اند. در ایران مبلغ امام زمان یعنی «ولی فقیه»، با سرکوب و زندان و شکنجه هم نمی تواند مردم را ملتزم به دین نگاه دارد و هزاران سرباز گمنام امام زمان به همراه دیگر نیروهای نظامی و انتظامی در سراسر کشور درحال بالا و پایین کردن لباس و وضع ظاهری مردم اند. تمام روایات ظهور مهدی موعود و اقداماتش، چنان قصه پردازی شده اند که گویی تمام حوادث در همان قرون اولیه ظهور اسلام اتفاق می افتد، نه در آینده ای دور و در جامعه ای مدرن. هیچیک از امامان شیعیان، تصوری از جامعه مدرن آینده در ذهن نداشتند و نمی توانستند داشته باشند. تمام درگیری های امام زمان با ابزارهای جنگی گذشتگان است. از توپ، تانک، بمب افکن های فوق مدرن، موشک های بالستیک و جنگ ستارگان خبری نیست. گویی بزرگترین جنایتکاران تاریخ، بنی امیه و عباسیانند. دوازدهمین امام شیعیان (حضرت مهدی) وجود خارجی ندارد، امام غایب، برساخته نزاعهای خانوادگی بر سر ارث و میراث است.
دانلود سلسله مقالات «امام زمان به چه کار فقها می آید» نوشته «اکبر گنجی»
Filed under: کتابها درباره شیعه گری، اکبر گنجی | Tagged: قرآن، مهدی، مهدی موهوم، مهدی موعود، محمد، مذهب، نقد قرآن، نقد اسلام، نقد دین، کتاب ممنوعه، پیامبر، آخوند، امام زمان، امام زمان به چه کار فقها می آید، ایران، اکبر گنجی، اسلام، اسلام راستین، اسلام رحمانی، تاریخ ایران، تاریخ اسلام، تازینامه، تشیع، حدیث، حضرت مهدی، خدا، خرافات، شیعه، شیعه گری، شیعه اثنی عشری | 6 Comments »